روزنوشت من

دوشنبه 20 شهریور

کل روزو خوش گذروندم با دوستم. ظهر پیام داد که درست میشه و منم گفتم شب با هم صحبت می‌کنیم و حتی زنگ زده بود بهم و برنداشتم و بعدش من زنگ زدم بهش و با عجله که تمایل نداره انگار گفت اوکیه خدافظ الان هم نوشتم اوکی شد گفت آره ولش کن. چرا من ناراحتم. چرا من امروز بیشتر دوست داشتم پیشم باشی. رفتم با یکی از فضای مجازی صحبت کردم. این دفعه یکی که واقعا پخته تر از کسایی بود که دیدم. خیلی باحال بود صحبت کردن باهاش ولی چرا عذاب وجدان داشتم؟ 

  • نظرات [ ۰ ]
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan